انتظار تنها يك حالت دروني نيست بلكه از درون به بيرون سرايت مي كند و حركت واقدام مي آفريند. به همين دليل در روايات ، انتظار به عنوان يك عمل و بلكه بهترين اعمال معرفي شده است.بنابراين انتظار با چشم به در دوختن و حسرت خوردن تمام نمي شود بلكه حركت و شور و نشاط مي آفريند.

مثلا در نظر بگيريد كه مهماني مي خواهد به خانه شما بيايد، در اين صورت همه جا را مرتب مي كنيد، فضاي خانه را زيبا و خوش بو مي كنيد ، براي پذيرايي از مهمان آذوقه اي را فراهم مي كنيد، خلاصه سر از پا نمي شناسيد و نهايت تلاش خود را انجام مي دهيد. حال فرض كنيد در زمان آمدن مهمان شما تاخيري روي دهد، آنوقت چقدر دل شوره پيدا مي كنيد و نگران مي شويد؟! و حال اگر او عزيزترين شخص براي شما باشد، نگراني تان چند برابر مي شود ،از اين و آن سراغ او را مي گيريد ، در كوچه و خيابان به دنبال او مي گرديد، هزاران بار مي گوييد خدا كند سالم باشد، خدا كند زودتر بيايد، خدا كند ...

آري انتظار يعني اين.

يعني با تمام جان و دل براي ظهور و حضور مهمانت تلاش كني ، نگران او باشي، برايش دعا كني ، موانع ظهورش را برطرف كني ، او را بشناسي و به همگان بشناساني، براي سلامتي اش صدقه بدهي، رنگ و بوي او را بگيري، خود را به خوبي ها بيارايي و از زشتي ها دور كني تا رضايش را بدست آوري.

مگر اين نيست كه عاشق به رنگ معشوق مي شود، تو نيز بايد به رنگ معشوق خود شوي.!

امام مهدي(ع) مي فرمايد:هيچ چيز ما را از شيعيان جدا نكرده است مگر آنچه از كارهاي ايشان، كه به ما مي رسد، اعمالي كه خوشايند ما نيست واز شيعيان انتظار نداريم.(1)


امام صادق(ع) مي فرمايد:هر كس دوست دارد از ياران حضرت قائم(ع) باشد بايد منتظر باشد و در حال انتظار به پرهيز كاري و اخلاق نيكو رفتار نمايد.(2)

غروب انتظار

                                                                                      


پي نوشت ها:

(1):بحارالانوار،ج53،ص177

(2):غيبت نعماني، باب11،ح16،ص207